معنی ازدحام در فرهنگ عمید

هم فشار آوردن جمعیت و هنگامه برپا کردن.

معنی ازدحام در فرهنگ معین

(اِ دِ) [ ع . ] (مص ل .) انبوه شدن ، انبوه جمعیت ، مزاحمت ، تزاحم . ج . ازدحامات .

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *