معنی اپل در فرهنگ عمید
قطعهپارچهای پُرشده از ابر یا پنبه که برای خوشحالت نشان دادن شانهها، از زیر به سرشانههای لباس وصل میشود.
معنی اپل در فرهنگ معین
(اِ پُ) [ فر. ] (اِ.) 1 – بالشتکی که داخل آن را با ابر و پنبه و مانند آن پر می کنند و برای خوش حالت نشان دادن سرشانه ها از زیر به قسمت داخلی سرشانه یا میان رویه و آستری می دوزند. 2 – سردوشی افسری ، شانه ، د وش .